بیماری غرور
غرور به حالتی گفته میشود که در آن شخص برای خود ارزشِ بسیار زیادی قائل بوده و در برابرِ تواضع و نیستی بکار میرود.
با غرور، شخص از همه کس و همه چیز خود را بالاتر میداند.
خودبزرگبینی و دیگر کوچک جلوهدهی نیز جزوِ غرور یا بر اثرِ آن است.
ریشههای غرور: جهل و نادانی
انسان هزاران نقص و نیاز وجودش را فراگرفته و در اثر ناآگاهی از حقیقت خویش، امتیازات و کمالاتی را در خود توهم کرده به غرور مبتلا میگردد و به سبب علاقه شدید به خود، دیگران را پایینتر و فاقد کمالات به حساب میآورد.
کمبود ظرفیت
آدمی دارای قابلیتها و ظرفیتهای متفاوت است. برخی با مشاهده کمترین امتیاز مادی یا مقام و مرتبه معنوی خود را گمکرده، آنچنان مست غرور و تکبر میشوند که گویی قلّههای کمال و مدارج بلند علم و معرفت را فتح کردهاند!
عقده حقارت
نوعی پستی در باطن که فرد مغرور با ابزار بزرگی و دست زدن به کارهایی که شایسته او نیست میکوشد تا حقارت درونی خویش را از مردم پنهان کرده و واماندگی اش را جبران نماید. زمانی که فاصله زیادی بین خود واقعی و خود ایده آل افراد وجود داشته باشد و فرد بدلیل عدم توانایی، مشکلات شخصیتی و روانی نتواند به خود ایده آل خود دست پیدا کند و از طرف دیگر نیز خود واقعی درون خود را نیز نپذیرد.
مهم
افرادی که در دوران کودکی از طرف نزدیکان خود یعنی پدر، مادر، معلم و سایر افراد درجه یک خانواده همواره مورد تحقیر قرار گرفته اند، بسیار در معرض غرور کاذب هستند.
تنبیه
لازم است والدین از تنبیه های فیزیکی و بدنی نظیر کتک کاری، فحش، بد دهنی فرزندان خود، بشدت پرهیز کنند.
راههای درمان غرور:
یادآوری اصل و پایان خویش.
اگر انسانی به نوع آفرینش خود دقت کند در مییابد که از آبی بی مقدار به وجود آمده و در آخر تبدیل به مرداری میشود که بهترین عزیزان نیز از او فرار میکند.
تفكر در آفرينش هستي و توجه به هدف خلقت.
عبرت آموزی از تاریخ گذشتگان و تامل در سرعت زوال قدرتها و از میان رفتن اموال و نابودی امکانات. شناخت لیاقت ها و شایستگی ها در انسانهای دیگر. شناخت خود و اوضاع جهان و بی اعتباری و شدت دگرگونی احوالات آن.
رعایت ادب در رفتار و گفتار.
کاهش سطح توقع از دیگران.
ترک جدال و خصومتهای کلامی.
افزایش فرهنگ نقدپذیری.
تواضع کردن به دیگران با:
پیشی در سلام کردن ؛ متواضعانه و نرم با مردم سخن گفتن ؛ دیگران را برخود مقدم داشتن ؛ با فقیران نشست و برخاست کردن