logo (1)

فرزندان تشنه ی محبتند

  • کودکی را در یکی از مهدکودکهای مطرح تهران ملاقات کردم بیش از هر چیزی علائم اضطراب و افسردگی کودکان را در رفتارهاش مشاهده کردم.
    مادر را دیدم مرتب از امکانات رفاهی ای که در اختیار بچه قرار میدهد صحبت میکرد.
    مادر:شاید باورتون نشه من هرچیزی که فکرشو بکنید تهیه میکنم عرشیا دو تا پرستار داره من و پدرش براش کم نمیگذاریم.
    من:چه جالب!میتونم بپرسم این رفتارها از کی شروع شده.
    مادر:نمیدونم از اول بچه ی سختی بود،اصلا قدرشناس نیست.هربچه ای آرزو داره امکانات اون رو داشته باشه من ده میلیون فقط براش ماشین کنترلی گرفتم.
    من:فکر میکنید در این سن ده میلیون و بیست میلیون رو فرزندتون متوجه میشه!؟چقدر باهاش بازی میکنید؟
    مادر:خیلی کم.
    من:پدر چطور؟
    مادر:پدرشو که خیلی کم میبینه
    (چهره ی مادر غمگین شد)
    من:ارتباط خودتون با همسرتون چطوره؟!
    مادر:سکوت ! ! ! !
    (فرزندان ما پابند مهر ما هستن مهر و‌محبت را به آنها تقدیم کنیم لبخند و حضور ما )
    فرزندان تشنه ی محبتند

    نویسنده: مونا یوسفی

    امتیاز شما به این صفحه

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    منو
    بستن

    سبد خرید

    بستن

    بستن

    دسته بندی ها

    فرم جستجو

    Call Now Button