قصه درمانی
در چند سال اخیر قصه درمانی به عنوان روشی در متد بازی درمانی کودکان، عنوان شده است. .
با کمک این روش روان شناسان سعی می کنند که توجه شنوندگان را به این قضیه معطوف کنند که فقط این مشکل در آن ها وجود نداشته و افراد بسیاری نیز همچون آنان درگیر این مشکلات هستند.
این طرز تفکر، موجب آرامش خیال کودکان شده و به آنان برای موفقیت و غلبه بر مشکلات کمک شایانی می کند. روایت داستان و قصه به کودکان آموزش می دهد که مشکلات جزئی از زندگی هستند و همواره باید با آن ها به مبارزه پرداخت و در صورتی که فرد با مشکلات به شکل ثابت و محکم بجنگد بر تمام آن ها فائق شده و پیروزی از آن او خواهد شد.
قصه درمانی همچنین موجب انتقال بسیاری از مفاهیم آموزشی در حوزه های مختلف فرهنگ، اخلاق، بهداشت و یا سایر علوم می گردد بدون اینکه به شکل مستقیم باورهای کودک را هدف قرار دهد و یا مقاومت ذهنی و لجبازی او را در پی داشته باشد.
از دیگر اثرات قصه درمانی می توان به ساخت الگوهای مثبت و تاثیر گذار جهت زندگی سالم تر اشاره کرد. اکثر کودکان و نوجوانان در طی زمان، برای خود الگوهای مختلفی بر می گزینند و آن ها را در رویای های خویش نیز سهیم می کنند. بنابراین اگر الگوهای با ارزش بیشتر و مفهومی تر انتخاب شود موجب رشد کودک همراه قهرمان قصه شده و همچنین تجربیاتی را بدون آزمون و خطا و از دست دادن بها نیز به دست می آورند.
.
زمانی که یک قصه روایت می شود، در واقع موضوعی شکل گرفته و اشخاص و اشیا داستان، متناسب با تفکر، هیجان و رفتارهای خاصی بروز می کنند و قصه ای مشابه با تجربیات زندگی افراد شنیده می شود. در حقیقت قصه و داستان بر ۴ قلمرو از وجود انسان اثر می گذارند:
قلمرو شناختی: این قلمرو قابلیت قصه را در منتقل کردن دانش و بهبود فرآیند حل مسئله مشخص می کند.
قلمرو عاطفی: روایت قصه، پالایش بخش عاطفی-هیجانی و ایجاد امید را به دنبال دارد.
قلمرو بین فردی: شنیدن قصه ها موجب ساخت پیوستگی و ایجاد رابطه انسانی-اجتماعی اشخاص به همدیگر می شود.
.
قلمرو شخصی: قصه گویی بصیرت و بینش را در فرد افزایش می دهد زیرا زمانی که شخص، خودش و مشکلات مرتبط با زندگی اش را در داستان دیگران ببیند، درک او از خود و مسائلش بیشتر می شود.
استفاده از روش قصه گویی در مشاوره با کودکان، باعث کمک به آنان شده تا با احساسات، افکار و رفتارهایی مبارزه کنند که قادر به صحبت مستقیم راجع به آن با کسی حتی مشاور نیستند.
روایت قصه و قصه گویی قدمتی به اندازه تاریخ بشر داشته به نحوی که انسان ها از همان ابتدا زندگی و مسائل مرتبط با آن را در قالب قصه ها روایت می گردند و قصه ها موجب شکل گیری زندگی بشر و تغییر و تحول آن شده اند.
قصه در واقع بازتابی از شخصیت افراد و تجربیات آن ها در زندگی است. زندگی شامل نظم بخشی و سازماندهی کردن تجربه های آن بوده و زمانی که از جهان، آگاهی کافی به دست نیاید، کمک گرفتن از تجربه ها لازم است و به این شکل، تجربیات و اتفاقات زندگی افراد به قصه ای متفاوت تبدیل می شود.
.
روایت قصه زندگی افراد باعث کشف توالی و ارتباط های معنی شده و به شنوندگان کمک می کند که نسبت به وضعیت خود، بینش عمیق تری کسب می کنند.
در حقیقت قصه ها به منزله سازه های تخیلی فرهنگی از جهت فردی و اجتماعی بوده که مفهوم و نکات بسیاری را در بر می گیرند.
اشخاص بزرگی همچون جروم برونر، لکس وتیز و جکسوان، قصه گویی را به عنوان روش طبیعی جهت ساخت جهان به شمار می آورند.
در این نوع بینش از قصه برای آموزش درس هاس اخلاقی جهت سازماندهی یادگیری ها استفاده می شود و در صورتی که در قصه ها اعمال و پیامدهای آن نیز ذکر شود، رشد اخلاقی نیز رخ خواهد داد.
از این جهت اهمیت روایت قصه در رشد اخلاقی افراد و جامعه در بین تعداد زیادی از افراد صاحب نظر بحث شده و در کتاب های دینی همچون انجیل و قرآن کریم برای آموزش روش درست زندگی و یافتن حقایق نیز از داستان های مردم در زمان ها و شرایط مختلف استفاده شده است. به همین دلیل قصه گویی و شنیدن قصه ها یکی از شیوه های متداول جهت منتقل کردن تجربیات و سرگرمی مطرح است.
.
قصه گویی موجب پرورش تخیل کودکان شده و دنیای پیرامون را بهتر به آن ها می شناساند. در حقیقت قصه و داستان به منزله پلی بین کودکان و جهان اطرافتان مطرح هست. اتفاقاتی که در یک داستان رخ می دهد نظم خاصی دارد که مشکل کودک در این توالی قابلیت بروز پیدا می کند و از شدت غم آن کاسته شده که در کنار سایر متدهای روان شناسی همچون رویکردهای تخیلی، شناختی، رفتاری، آنان را برای مواجه با کمبود ترس و استرس ها آماده کرده و به شکل غیر مستقیم به آن ها نیرو و امید ارمغان می دهد و موجب تغییر و تحول آنان می شود.
منابع مرتبط: