هویت یابی در جوانان
مسئله هويت يابي در جوانان همواره يکي از مهم ترين مباحثي بوده که اذهان نقاد روانشناسان و جامعه شناسان را در دوره هاي مختلف به خود معطوف داشته است. مطالعات و پژوهش هاي گسترده اي در نقاط مختلف دنيا از سوي نظريه پردازان انجام گرفته است تا ابعاد و فرآيند هويت يابي از دوره هاي نوجواني به بعد بررسي و شناخته شود.
اهميت هويت تا آن جاست که اگر در اين مسير مشکل و کژي پيش بيايد، مشکلات شخصيتي و رفتاري را براي فرد به وجود مي آورد که تأثيرات مستقيم و گاهي جبران ناپذيري بر زندگي فردي، خانوادگي و اجتماعي وي خواهد داشت. در ميان عوامل مختلفي که بر هويت يابي تأثير گذار است، نقش خانواده، اجتماع و خود فرد چشمگير است.
روان شناسان مي گويند اگر بين ” خود واقعي ” و ” خود آرماني ” ، فاصله زيادي وجود داشته باشد، به تضادهاي دروني در انسان منجر مي شود . جواني که به دنبال آرزوهاي واهي و اموري خارج از حد توان خود باشد ، درصورتي که به آن ها نرسد، دچار آسيب روحي مي شود و از تلاش و کوشش باز مي ماند .
اگر ميان خود واقعي يعني آنچه که هستيم و خود آرماني يعني آنچه که بايد به آن برسيم ، فاصله اي منطقي وجود داشته باشد ، موجب افزايش تحرک و خلاقيت خواهد شد . ولي درصورتي که فرد داراي روحيه کمال گرايي افراطي باشد ، به ميزان گرايش به آرمان هايش، از خود واقعي اش دور و دچار تضاد دروني مي شود.
خانواده از ديگر عواملي است که در شکل گيري هويت جوانان نقشي مهم دارد . رابطه عاطفي خانواده با جوان ، او را در داشتن تصوري مثبت از خود ياري مي کند . از اشتباهات رايج و شايع برخي والدين اين است که احساس مي کنند که فرزند آن ها صرفا در دوران کودکي به محبت و تبادل عاطفي نياز دارد و دوره جواني را خارج از اين مقوله مي پندارند.
درحالي که آدمي در همه مراحل زندگي ، چشم انتظار محبت ديگران است و فرد مي تواند اين عاطفه و محبت را در هر دوره از زندگي دريافت کند .
محبت خانواده به جوان ، در او احساس امنيت ، اطمينان و اعتماد پديد مي آورد و روح سرشار از تکاپو و تمناي جوان را سيراب مي سازد که نتيجه طبيعي آن احساس تعلق به خانواده است .
علاوه بر اين ، روحيه خوش بيني و مثبت نگري را در نوجوان و جوان پرورش مي دهد . اين مسئله زمينه را براي بروز خلاقيت ، نوآوري و شکوفايي استعدادهاي دروني نوجوانان و جوانان فراهم خواهد کرد.