برد و باخت در بازی کودکان و اهمیت آن برای کودک موضوعی است که باید توسط والدین و آموزش های مستقیم و غیر مستقیم مورد توجه قرار گیرد. آیا هیچگاه برای شما به عنوان پدر یا مادر این سوال پیش می آید که در بازی با فرزندمان برنده شویم یا اجازه دهیم کودک ما را در بازی ببرد؟ اگر فرزند شما در هنگام بازی با شما و یا همسالان خود تحمل شکست را ندارد و زود از کوره در می رود باید قوانین و راهکارهای مدیریت کنترل احساساتش را به او بیاموزید و آنها را غیر مستقیم و در هنگام بازی کردن به فرزندتان آموزش دهید.
دنیای بازی برای کودکان سرشار از تجربهها و اکتشافات است. پیروزی لبخند رضایت را بر لب مینشاند و شکست میتواند بغضی دردناک در پی داشته باشد. برد و باخت بخشی جداییناپذیر در بازی کودکان است و ما بهعنوان والدین و اطرافیان نقش مهمی در شکلگیری نگاه کودک به شکست و چگونگی کنار آمدن با این تجربهی گریزناپذیر داریم.
چرا برد برای کودکان مهم است؟
احساس خوشایند موفقیت، تقویت اعتماد به نفس و انگیزه برای تلاش بیشتر همگی از نتایج شیرین پیروزی است. کودک با هر برد، باور تواناییهای خود را بیشتر میکند و احساس خودکارآمدی در او شکل میگیرد. شادی و سروری که پیروزی در بازی بهویژه در کنار جمع به همراه دارد، خاطرهای لذتبخش در ذهن کودک میسازد و میل به بازی و حضور در جمع دوستان را تقویت میکند.
چرا باخت برای کودکان مهم است؟
شاید تصور آن سخت باشد، ولی باختها از جهاتی برای رشد کودک اهمیت بیشتری از پیروزی دارند. شکست کمک میکند تا کودک واقعبینی در مورد زندگی را گسترش دهد و درک کند همیشه همهچیز طبق میل و خواستهی او پیش نمیرود. مواجهه با باخت در فضای امن بازی، کودک را برای مدیریت ناکامیهای بزرگتر در آینده آماده میکند. شکست به کودکان میآموزد حتی وقتی بهترین عملکرد خود را داشتند، باز هم ممکن است نتیجهی دلخواهشان به دست نیاید، درسی که در بسیاری از مراحل زندگی تکرار میشود.
نقش ما در شکلگیری رابطهی کودک با برد و باخت
وقتی کودک برنده میشود، ابراز احساسات شادیآمیز ما برای او خوشایند است، اما افراط در بزرگ جلوه دادن برد میتواند کودک را نسبت به باخت کمتحمل و آسیبپذیر کند. فراموش نکنیم در ستایش از کودک، علاوه بر نتیجه، به تلاشها و پیشرفتهایی که داشته نیز توجه نشان دهیم.
هنگام باخت، مهمترین واکنش ما پذیرش و همدلی با احساسات کودک است. به او اجازه دهیم غم و اندوه خود را بروز دهد. حتی میتوانیم خودمان از تجربههای گذشته از باخت و ناراحتی بگوییم. بسیار مهم است که در این لحظات، شخصیت کودک را زیر سوال نبریم و برچسبهای منفی نزنیم ( “همیشه بازندهای!” یا “اصلا تحمل باخت رو نداری!” )
فرصتهایی که بازی برای ما میسازد
بازی موقعیت مناسبی برای آموزش غیرمستقیم مهارتهای زندگی است. در خلال بازی به کودک یاد بدهیم به جای فرار، با چالش روبهرو شود. با پرسیدن سوال از کودک، کمک کنیم راهکارهای بهتری برای رسیدن به برد بیابد. بازیهای مشارکتی که در آنها برد برای یک گروه است و نه یک فرد، فرصتی برای آموزش همکاری و همفکری فراهم میکند. بهیاد داشته باشیم، در بازی هم، مثل تمام موقعیتهای دیگر، خود ما الگوی رفتاری مهمی برای کودک هستیم.
عدم تحمل شکست در کودکان
برد و باخت در زندگی هر شخصی وجود دارد که باید در مقابل آن ها واکنش های صحیحی را انجام داد و بهتر است در کودکان این امر نهادینه شود. زندگی فقط برنده شدن نیست. گاهی اوقات باید به فرزندان خود بیاموزیم که شکست را نیز بپذیرند و با آن کنار بیایند.
اما پرورش این باور در میان کودکان که بردن و پیروز شدن تنها موضوع مهم در هر رقابتی است و شکست خوردن نشانه ای از ضعف است درست نیست. قبول شکست نشانه ضعف نیست. باید عدم تحمل شکست در کودکان را بالا ببریم . هر رقابتی که برنده دارد طبعاً بازنده هایی نیز به همراه خواهد داشت.
آموزش شکست خوردن به کودکان و روبه رو شدن با آن یکی از مهم ترین درس هایی است که والدین می توانند به فرزندان خود بدهند. درسی که تا پایان عمر همراه آنها خواهد بود و قطعاً راه های رسیدن به موفقیت های بزرگ تر را برای کودکان ما هموار خواهد کرد.
زمانی که فرزند شما در رقابتی شرکت می کند آنها را مطمئن کنید که نتیجه این رقابت هر چه باشد شما آنان را به بیشترین میزان ممکن دوست خواهید داشت. بسیاری از کودکان فکر می کنند در صورتی که در یک مسابقه یا امتحان نتیجه دلخواه را کسب نکنند ممکن است پدرو مادر آنها را مانند قبل آنها را دوست نداشته باشند.
ما باید آنها را مطمئن کنیم که به خاطر خودشان دوستشان داریم نه به دلیل نتایجی که آنها کسب می کنند و کارهایی که می توانند انجام دهند. ماباید آنها را مطمئن کنیم دوست داشتن ما کاملاً بدون شرط است.
فرزند شما به هر چیزی که علاقه مند است چه ورزش، موسیقی، تحصیلات و هر چیز دیگر سعی کنید فردی را برای آموزش آنها انتخاب کنید که آنها را به بهترین وجه در جهت علاقه آنها آموزش دهد. این که افرادی غیر از پدر و مادر نقش آموزش فرزند شما را به عهده داشته باشند بسیار مهم است. اگر کودکان شما از فردی غیر از پدر و مادر تشویق شوند بسیار در آنها مؤثرتر است.
شکست را هم به بچه ها بیاموزیم
به کودکان خود اجازه دهید بعد از شکست گریه کنند و حتی عصبانی شده و یا افسرده و ناراحت شوند. و عدم تحمل شکست در کودکان را بالا ببریم. بسیاری از والدین هنگام شکست به فرزند خود توصیه می کنند گریه نکند و ناراحتی خود را بروز ندهد اما ما باید به فرزندان خود یاد بدهیم از نظر عاطفی خود را تخلیه کنند و به شیوه درستی به این حس ها پاسخ بدهند.
مدتی بعد از شکست باید با کودکانمان راجع به گذشته صحبت کنیم. باید کودکانمان را تشویق کنیم راجع به تجربیات خود صحبت کنند و از آن ها بیاموزند. باید کودکان ما یاد بگیرند شجاعت روبه رو شدن با حوادث گذشته را داشته باشند و هیچ گاه از واقعیات فرار نکنند.
همیشه کودکان خود را تشویق کنید. اگر فرزند شما در عملکرد خود عالی عمل نمی کند چندان مهم نیست. به دنبال جاهایی باشید که فرزند شما در آن خوب و حتی متوسط عمل می کند و به خاطر همان ها کودک خود را تشویق کنید.
بسیاری از والدین شکایت دارند که نمی توانند با کودک خود بازی کنند، چرا که کودک شان به هنگام باخت عصبانی می شود و رفتارهای نامناسب از خود بروز می دهد. برای بسیاری از کودکان پذیرفتن واقعیت های زندگی، کار ساده و راحتی نیست.
برخی از آنها تلاش می کنند در موقعیتی که برای آنها ایجاد تهدید می کند، قرار نگیرند، پس در رقابت ها شرکت نمی کنند.در اغلب مواقع ما بزرگ ترها تشنه بردن و پیروز شدن هستیم و کودکانمان در می یابند که در صورت بردن به آنها افتخار می کنیم. برخی از ما والدین روحیه رقابتی داریم و همین رفتارمان الگوی کودکانمان می شود.
ما به آنها می گوییم که تلاش کودک برای مان اهمیت بیشتری دارد، اینکه ببرد یا ببازد مهم نیست اینکه تلاشش را کرده باشد، مهم است ولی در عمل خلاف آن را ثابت می کنیم و نشان می دهیم که بردن چقدر مهم است.
علاوه بر رفتار و واکنش های والدین، سن کودک نیز در این امر بسیار دخیل است. معمولا کودکان در ۶ سالگی تحمل شکست خوردن و باختن را ندارند. آنها همیشه انتظار بردن و نفر اول شدن را دارند.
وقتی که می بازند، فحش می دهند، وسایل را پرت می کنند، داد می زنند، اشک می ریزند و یا واکنش های دیگر نشان می دهند. کودکان ما نیاز دارند زمانی که کاری را درست انجام می دهند مورد تشویق واقع شوند. همگان این موضوع را قبول دارند که تماشای شکست خوردن فرزندان ما بسیار مشکل است اما اگر فرزند شما شکست خورد آنها را تشویق کنید که باز هم تلاش کنند.
تلاش کنند و تلاش کنند تا این که به نتیجه برسند. همیشه می توان از شکست ها درس آموخت. مهم ترین درسی که می توان به کودکان خود بیاموزیم این است که آنها باید همیشه امید داشته باشند. امید سنگ بنای هر موفقیتی است.
برد و باخت در بازی کودکان سنین پیش دبستانی و دبستان
عدم تحمل شکست در کودکان
در میان بچه های دبستانی ، مسابقات و رقابت های ورزشی، یک مسئله طبیعی و عادی است. کودکان در همین سن و سال با مفهوم پیروزی و موفق شدن آشنا می شوند. آنها درک کرده اند که پیروزی دلچسب و شیرین است پس می خواهند در همه چیز پیروز باشند. کودکان پیش دبستانی نمی توانند ارتباط بین رفتارها و واکنش ها را به درستی درک کنند.
در کودکان کمتر از ۶ سال نوعی دیدگاه جادویی نسبت به دنیای پیرامون در آنها وجود دارد. آنها دنیا را تقسیم بر ۲ می کنند. بچه های خوب و بچه های بد، بچه های خوب پیروز می شوند و برنده اند و بچه های بد، بازنده. پیروزی یعنی من خوب هستم و شکست و باخت یعنی من بد هستم.
کودکان دبستانی بسیار رقابت جو هستند فکر آنها کمی بلوغ یافته است. آنها معتقدند که حتی بچه های خوب نیز گاهی اوقات شکست می خورند اما همچنان بچه های خوب و بد را باور دارند. والدین قادر به خواندن ذهن کودکان نیستند. آنها کم کم وارد مرحله ای می شوند که توانایی بیشتری برای درک حقایق زندگی از خود نشان می دهند. بنابراین اتفاقاتی مثل باخت در یک بازی و رقابت را راحت تر می پذیرند. بازی برد و باخت با کودک برای آنها معنی پیدا می کند.
در بازی با کودک برنده شویم یا بازنده
بازی برد و باخت با کودک
- مراقب پیام هایی باشید که فرزندتان در مورد برد و باخت در بازی کودکان با شما دریافت می کند. جملات بی غرضی مانند « بازنده به هیچ دردی نمی خوره» یا « شرط می بندم که می توانم قبل از تو این کار را تمام کنم.» می تواند پیامی اشتباه در مورد برد و باخت به او بدهد. برخورد شما و همینطور برخورد دیگر بزرگسالان هنگام بازی با کودک بسیار مهم است.
- آیا وقتی برنده می شوید، شور و هیجان بیش از اندازه ای دارید و وقتی بازنده می شوید بداخلاق و بی حوصله اید؟ آیا وقتی کاری بر وفق مرادتان پیش نرفت، ناامیدی خود را نشان می دهید و وسایل بازی را پرت می کنید؟ آیا وقتی تیم مورد علاقه تان برنده می شود، بیش از حد خوشحال می شوید، اما وقتی می بازد، شدیدا ناامید می شوید؟ چه پیام هایی در مورد برد و باخت می فرستید؟
- هنگام بازی با کودک ، بیش از اندازه ی لازم مراقب او نباشید و اجازه ندهید که همیشه برنده شود. باختن در دایره ی امن محیط خانواده ، باعث می شود تا کودک دریابد که حتی وقتی برنده نیست، مورد علاقه ی شما و برایتان ارزشمند است.
- برای غمیگن بودن فرزندتان به هنگام باختن، ارزش قائل شوید: «بله، هیچ کس باختن را دوست ندارد!» با صمیمیت درباره ی جنبه های جالب بازی یا آنچه که از آن لذت برده اید صحبت کنید و به او در عبور از این مرحله کمک کنید زمانی را که فرزندتان برنده شده بود، به یادش بیاوربد و بگویید باز هم می تواند برنده شود.
- مراقب باشید هیچ فرد بزرگسالی در خانواده، فرزندتان را با خواهر، برادر یا دوستی که بازیکن بهتری است، مقایسه نکند. جملاتی که به باخت کودک ارزش می دهند و به این منظور بیان می شوند که کودک احساسی بهتری پیدا کند، در واقع وضعیت را بدتر می کنند. جملاتی مانند: « امیر! هیچ گاه قبلاً این بازی را انجام نداده بود » یا « تینا کوچک ترین بازیکن تیم است » و حتی جملاتی ظریف نیز می توانند به جای کمک به کودک برای داشتن احساسی بهتر، باعث احساس حقارت او شوند.
- متخصصان کودک عقیده دارند: «پذیرفتن هرگونه باختی در کنار هرگونه بردی به کودک یاد می دهد بازیکن خوبی باشد و به توانایی های خود همواره به دیده احترام و ارزش بنگرد و از همراه شدن با جمع هراسی به دل راه ندهد.»
سلام.ممون از مطالب مفیدتون
آیا اینکه کودک ۶ساله از باخت دربازی خیلی ناراحت میشه گریه وپرخاش میکنه ارتباطی با عدم اعتمادبنفس داره؟