پایانی تراژدیک در پی گره های باز نشده !
دختری نوجوان توسط پدرش با داس در خواب به قتل میرسد! /آسیب شناسی قتل خانوادگی
دردناک ولی تامل برانگیز.
بیایید با هم مرور کنیم؛
دختری فریفته و علاقه مند به پسری میشود که از لحاظ سنی و منطقی هیچ تناسبی با هم ندارند و با او فرار میکند.
چرا فرار میکند؟
ایا کسی بود که او را بشنود؟
در این صحت و سقم عملکرد او، ما در جایگاه قضاوت نیستیم.
دختری که دلباخته ی مردی بزرگسال میشود احتمالاً با فقدانِ حضور، انرژی یا محبت پدری روبرو است.
رومیناهای زیادی هستند که کمبود و یا عقده های عاطفی انها را به مسیرهای اشتباه هدایت می کند.
مرگ
با
داس
پایانی تراژدیک است….
.
اما تراژدی از جایی دیگر اغاز میشود. نااگاهی به نقاط ضعف خود و عدم باور به روانشناسی به عنوان یک علم. اگر اینچنین بود، شاید پدر رومینا عملکرد متفاوتی در قبال مساله می داشت.
و
مادر رومینا وقتی فهمید دختر نوجوانش به جای نوجوانی، جوانی میکند او را نزد مشاور می برد.
از سویی
کسی که توانایی انجام چنین کاری را دارد، واجد اختلالات روحی است که محتملا نشانه های دیگری را نیز قبلا بروز داده است ولی توسط اطرافیان به دلیل همان عدم باور و اگاهی، جدی گرفته نشده است.
و از دیگر سو
مجازات های پیش بینی شده در قوانین جزایی می تواند سازنده باشد و تکرار چنین رفتارهایی را محدود کند یا پایان بخشد؟
پدرهای رومیناها؟!
فرارهای رومیناها؟!
خلاءهای عاطفی؟!
تحلیل یا تنبیه؟!
حل مساله یا دور زدن و پاک کردن آن؟!
خواجه در بند نقش ایوان است… /آسیب شناسی قتل خانوادگی
منابع مرتبط:
https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/19782323/
نویسنده :مونا یوسفی
